ضیافت نور

رمضان و ضیافت اندیشه

ضیافت نور

رمضان و ضیافت اندیشه

به من بگو!

مدت زیادی ازتولد برادرساکی کوچولو نگذشته بود. ساکی مدام اصرار میکرد به پدرومادرش که با نوزاد جدید تنهایش بگذارند.
پدرومادرمی ترسیدند ساکی هم مثل بیشتر بچه های چهار پنج ساله به برادرش حسودی کند وبخواهد به اوآسیبی برساند. این بود که جوابشان همیشه نه بود. اما دررفتارساکی هیچ نشانی ازحسادت دیده نمی شد، با نوزاد مهربان بود و اصرارش هم برای تنها ماندن با او روز به روز بیشتر می شد.
‌ بالاخره پدر و مادرش تصمیم گرفتند موافقت کنند.
ساکی با خوشحالی به اتاق نوزاد رفت و در را پشت سرش بست. اما لای در بازمانده بود و پدرومادرکنجکاوش می توانستند مخفیانه نگاه کنند وبشنوند. آنها ساکی کوچولو را دیدند که آهسته به طرف برادر کوچکترش رفت. صورتش را روی صورت او گذاشت و به آرامی گفت:
نی نی کوچولو، به من بگو خدا چه جوریه؟ من داره یادم میره!!

ماه یزدان

در آمد بار دیگر ماه یزدان
به فرّ و شوکت و فیض فراوان

صباح مکرمت گردید طالع
منوّر شد جهان از طلعت آن

بهار توبه و آمرزش آمد
مه ایمان و عید حق پرستان

نسیم مغفرت هر سو وزان است
سحاب مرحمت باشد خروشان

مه روزه است و هنگام عبادت
خوشا حال نکوی روزه داران

در آ در مکتب «صوموا تصحوا»
که در آن می‎شود امراض درمان

هلا بر خود بنازید و ببالید
که ایزد را در این ماهید مهمان

الا ای معصیت کار گرفتار!
که از کردار خود هستی پشیمان

چرا بیگانه‎ای از درگه دوست؟
چرا حال تو زار است و پریشان؟

بنه تاریکی جهل و ضلالت
بیا در پرتو انوار قرآن

مپو زین پس ره شرّ و شقاوت
بیا اندر طریق خیر و احسان

مشو نومید از عفو خداوند
و گر هستی غریق بحر عصیان

بیا در مکتب «توبوا الی الله»
ز قرآن آیه «لاتقنطوا» خوان

جهان را نور رحمت کرده روشن
منوّر شد ز اشراقش دل و جان

مبادا کفر این نعمت نمایید
که نعمت، سلب می‎گردد ز کفران

مبارک ماه و اوقات شریفی است
به لهو و بیهده ضایع مگردان

غنیمت دان دعا و عرض حاجات
نماز و روزه و نیکی به اخوان

به خود آ ای گنه کار نگون حال!
رها کن رشته بیداد و طغیان

بیا با خالق خود آشنا شو
مرو زین بیش، اندر راه شیطان

خدایا! از کرم بر من ببخشای
به رویم باز کن ابواب عرفان

ز ما بر احمد(ص) و آلش تحیّات
فروزان تا بود مهر درخشان

خطبه ی پیامبر در آخرین جمعه ی پیش از ماه رمضان

های مردم! ماه خدا با برکت و مهر و گذشت به شما روی کرده. ماهی که  پیش خدا  برترین ماه ها است و روز هایش برترین روزها ، وشب هایش برترین شب ها و ساعت هایش برترین ساعتها. واین ماهی است که در آن به مهمانی خدا خوانده تان  و شما را در آن ، خانوار کرم خدا داشته اند. نفس هایتان در این ماه ستایش خدا است و خوابتان در این ماه بندگی و کردارتان دراین ماه پذیرفته و دعایتان دراین ماه مستجاب.  با پندار راست و دل پاکیزه از خدای خویش الله بخواهید، که توفیقتان دهد ، برایش روزه بدارید، و کتابش رابخوانید .  وای که هرکه از گذشت خداوند سترگ واماند، بد روزگار است، وباگرسنگی وتشنگیتان در این ماه، یاد روز قیامت و تشنگیش بیفتد، و به کم داران و بی چیزانتان صدقه بدهید، پیرانتان را بزرگ دارید و به کوچک هاتان مهربانی کنید و به دیدار خویشان بروید. زبان هاتان را نگه دارید و چشم از آنچه خدا دیدنش را روا نداشته و گوش از آنچه شنیدنش روانیست ببندید. با یتیمان مردم عطوفت کنید، آن سان که با یتیمانتان عطوفت خواهند کرد. واز گناهانتان به خدا توبه کنید. و وقت نمازهاتان دستهاتان رابا دعا به سوی او بالا بیاورید. که این برترین ساعت است که خداوند -عزوجل- درآن با مهر به بندگانش می نگرد، با او که نجوا می کنند پاسخ می دهد، وصدایش که می زنند، پاسخ می دهد، ودعایش که می کنند مستجاب می کند. های مردم! جان هاتان گرفتار کردارتان است. استغفار کنید و جان هاتان را آزاد کنید. پشت هاتان سنگین از بارهای کوه مانندتان، سجده بسیار کنید و از بارتان بکاهید، و بدانید هان! که خداوند - یادش بلند- به عزتش سوگند خورده است، که نمازگزاران و سجده کنندگان را کیفر نکند و روزی که مردم پیش خدای می ایستند، فریاد آتش را به گوش ایشان نرساند. های مردم! هرکس از شما که در این ماه روزه دار مومنی را افطار دهید، پیش خدا -عزوجل- بابت این به قدر آزادی بنده ای ثواب دارد و خدا از آنچه از گناهانش که گذشته، در می گذرد. گفتند ای پیامبر خدا! همه مان که نمی توانیم چنین کنیم. و پیامبر پاسخ گفت: از آتش دور شوید، حتی با نیمه ای خرما. از آتش دور شوید، حتی با یک لیوان آب. های مردم! هر کدامتان که در این ماه خلقش را خوش کند، پروانه ی گذشتن از صراط را در روزی که قدم ها می لرزد دارد. و هر که در این ماه  بر زیردستانش آسان بگیرد، خدا حسابش را آسان خواهد گرفت. هر که آزارش را در این ماه از دیگران باز دارد، خدا روز دیدارش خشمش را از او باز می دارد. و هرکه در این ماه یتیمی را گرامی بدارد، خدا روز دیدارش گرامیش می دارد. و هر که در این ماه به دیدار خویشان برود ، خدا روز دیدارش با مهر خود می بیندش، و هرکه در این ماه از خویشان کناره بگیرد، خدا در روز قیامت مهر خویش را از او برمی گیرد. و هرکه در این ماه با نماز، خدا را عبادت کند، خدا برایش برکناری از آتش را می نویسد. و هر که واجبی را در این ماه ادا کند، خدا برایش ثواب کسی را می نویسد که هفتاد واجب را در ماه های دیگر ادا کرده است. وهر که در این ماه بر من - پیامبر- بیشتر درود فرستد، خداوند کفه اش را در روزی که کفه ها سبکی می کنند، سنگین می دارد. و هر که در این ماه آیه ای قرآن بخواند، پاداش یک ختم قرآن در ماه های دیگر را دارد. های مردم! هان که درهای بهشت در این  ماه گشوده است. از خدایتان بخواهید که بر رویتان نبنددشان. و در های آتش بسته است، از خدایتان بخواهید که بر رویتان نگشایدشان. و شیطان ها در بنندند. از خدایتان بخواهید که ایشان را بر شما چیره نگرداند. امیرالمومنین فرمودند: برخاستم و گفتم برترین کار در این ماه چیست؟ پیامبر فرمود: ای ابوالحسن! برترین کار در این ماه پرهیز است ازآنچه خدا -عز و جل- حرام کرده. بعد پیامبر گریست. گفتمش ای پیامبر! چه گریه ات انداخت؟ گفت: ای علی! از حقی که در این ماه از تو می گیرند گریستم. انگار می بینمت که برای خدا نماز می خوانی، وبد روزگار اول وآخر، بد روزگارتر از قاتل شتر ثمود، ضربه ای به سرت می زند که ریشت را سرخ می کند. امیرمومنان گفت پرسیدم: ای پیامبر خدا! آن وقت دینم سلامت خواهد بود؟- درود خدا بر او و خاندانش- گفت: دینت سلامت خواهد بود. بعد گفت: ای علی! آنکه تو را کشت مرا کشته است. و آنکه با تو کین داشته با من داشته است. و آنکه دشنامت داد، مرا دشنام داده است. که تو مثل جانم از منی، روحت از روح من و طینتت از طینت من. هان که خدا - تبارک و تعالی - مرا آفرید و تو را. و مرا برکشید و تو را. و مرا محض پیامبری برگزید و تو را محض امامت. هر که امامت تو را نادیده گرفت، پیامبری من را نادیده گرفته است. ای علی! تو وصی منی. پدر بازمانگان منی و شوی دخترمی. در زندگیم و بعد از مرگم میان مردمم تو جانشین منی. امرت امر من است و نهیت نهی من. قسم به آنکه مرا برای پیامبری برگزید و بهترین مردم قرار داد، تو حجت خدا بر مردمی و امین سرش و خلیفه اش بر بندگانش.

سلام بر ماه خوب خدا. سلام بر خوب ترین زمان، بر کوتاه ترین فرصت. 

رمضان! سلام خدا بر تو که پیش از آمدنت دل ها به شوقت به شور می آیند و پیش از رفتنت از فراق ات به اندوه. 

من و شما مهمانیم، مهمانی وقتش رمضان است. همه ی ساکنان زمین دعوت اند به مهمانی آسمان. در این مهمانی همه چیز بی انتهاست، چیزی کم نمی آید، ناممکن وجود ندارد، میزبانش خسته نمی شود، کاری نشدنی نیست، تنها و تنها یک چیز اندازه ندارد، ساعت های برتر از هزار سال و لحظه های برتر از هزار هزار ماه می گذرند و برگشتی ندارند و مهمانی 26 روز دیگر تمام می شود 

ای ماه خوبی ها ...

واژگان را در تو گم کردم ای ماه خوبی ها....!

صدای دلربای انتظار و عطر دلنشین دعای سحر

مرا به استقبال لغتی می برد که در واژه نمی گنجد:

               « روزه» ........

و چه مقدس است این کلمه ی وصف نا پذیر!

احوال مرا در این ثانیه های تکرار نشدنی

فقط روزه دارانی درک می کنند

که طعم شیرین هنگامه ی اسمانی را

با طعم شیرین دستپخت دعای سحر در آمیختند

و گرسنه تر از زمان قبل تشنه ماندند و تشنه تر .... 

 

 

و اینک سراپا نیازم را با دو دست که در آغوش آسمان سپرده ام 

برای خدای بی نیازی ها التماس می کنم 

و باران روزه داری از سر و روی من می بارد

و غرق دعایم کرده است 

و مرا بیش از پیش دلشیفته ی این ماه آسمانی ساخته است 

خدایا صدف های عاشقی ام با تو به نیایش نشسته است 

و چه شیرین است، شیرین، فقط شیرین 

طعم شیرین عبادت .....

 

ادامه مطلب ...